اثبات دروغ بودن امامت 12 امام


اثبات دروغ بودن امامت 12 امام

نویسنده: 
محمد باقر سجودى
شیعه میگوید: «وقتی خداوند محمد را مبعوث کرد، محمد به ادای بخش سنگین رسالت پرداخت و نصی صادر کرد مبنی برخلافت علی بعد از خودش، و بر خلافت حسن بعد از او، و بر خلافت فرزند دیگرش حسین شهید بعد از او، و خلافت‌ زین‌ العابدین علی بن حسین بعد از او، ...
و محمد بن علی باقر بعد از او، و جعفر بن محمدصادق بعد از او، و موسی بن جعفر کاظم بعد از او، و علی بن موسی رضا بعد از او، و محمد بن علی جواد بعد از او، و علی بن محمدهادی بعد از او، و حسن بن علی عسکری بعد از او، و سپس بر محمد بن حسن مهدی – علیهم الصلاه والسلام – و پیغمبر قبل از وفات در مورد امامت وصیت کرد».
پاسخ اهل سنت:
 ادعای فوق به دلایل زیر دروغ است:
1–از این حقیقت عظیم قرآن چرا بی خبر بود و چرا ما را از آن  آگاه   نکرد!! این ما! این شما! این قرآن! در کجایش نوشته شده؟ آدرس بدهید!
2–علمای  اسلام هم از این حقیقت عظیم بخبر بودند زیرا  کسانی که به رسالت پیامبر ایمان دارند 90 درصدشان از اهل سنت هستند، اگر ادعای شیعه درست باشد این به این معنیست که  90 درصد مسلمانان در طول تاریخ با مهمترین دستور پیامبر مخالفت کردند! و منکر این بخش از رسالت ایشان شدند!! آیا این باورکردنیست که مثلا فردی مثل امام احمد حنبل از امامت  12 امام بیخبر باشد؟  شیعه میگوید با خبر بود اما علم خود را پنهان کرد! اما سوال اول این است که چرا پنهان کرد؟ چه دشمنیی با حضرت علی داشت؟ که او که علی را قبول داشت و دوستدار علی بود. سوال دوم اینکه آیا معقول است امام احمد حنبلی که  با خلیفه وقت در مورد مخلوق نبودن قرآن به جنگ پرداخت و زندان و شلاق را به جان خرید، حقیقت را در مورد علی پنهان کند و بنفع عمر رای بدهد؟ او که از خلیفه زنده نترسید از خلیفه مرده چرا بترسد؟ 
3–حضرت علی نیز از امامت خود بیخبر بود زیرا  با غاصبان خلافت؟!! از در دشمنی در نیامد که با آنها دوستی کرد تا آنجا که به  امیر المومنین عمر (که میخواست شخصا برود به جنگ فارسها )  فرمود نرو مبادا بوجودت آسیبی برسد که این آسیب به اسلام است!
4- بر همگان معلوم است که علی فرزندانی بنام عمر و ابوبکر و عثمان داشت، شیعه میگوید مقصودش  نام گزاری به نام اینها نبوده بلکه حضرت علی  دوستی داشته بنام عثمان بن مظعون و از این قبیل....
 میگویم  ای شیعه ادعایت به این دلیل دروغ است که تو خاک نجف را میبوسی چون  علی مدفون در آن خاک است، خاک را دوست داری اما رفیق علی را دوست نمیداری؟   و کار علی را دوست نمیداری؟ یعنی ندیدم شیعه ای به پیروی از علی بر سر  فرزندش نام عثمان را بنهد و ندیدم شیعه ای  را که از زندگی نامه حضرت عثمان بن مظعون باخبر باشد، ای علمای شیعه! مگر دوست علی از خاک نجف بی رزش تراست  که هیچ چیز از او نمیدانید؟
5–حضرت حسن هم نمیدانست که شیعه هابه او منصب امامت الهی را داده اند چون اگر میدانست هرگز به خود جرات نمیدادکه خلافت الهی را بدهد به حضرت معاویه!
6–شیعه میگوید امامان  علم به همه امور غیبی دارند  اما گویا  حضرت حسین هم نمیدانست که  امام شده و علم غیب دارد، زیرا  اگر  علم غیب میداشت حداقل آب کافی بار شترهایش میکرد تا در صحرا  کربلا علی اصغر شش ماهه تشنه نماند، بعد مگر بچه شش ماهه آب میخورد یا شیر مادر ؟ اگر شیعه بگوید شیر مادرش خشک شده بود میگوییم ای شیعه پس چرا میروی سر قبر مردی که قدرت ندارد شیر را در سینه های زنش جاری کند و بعد  از او میخواهی به زن نازای تو فرزند بدهد؟
7–زیدی ها (پسر عموهای امامان) هم نمیدانستند که امامت حق 12 امام شیعه است اگر میدانستند هرگز بدون اجازه اما باقر و صادق و جعفر و رضا قیام نمیکردند.
8– بقیه امامان هم با آنکه حکم از طرف الله داشتند هرگز جرات نکردند  مطابق حکمنامه عمل کنند، عمل به کنار!! بعضی از امامان حتی حکم نامه خود را جرات نکردند به مردم نشان دهند!! نشان دادن به کنار!! که امامان از امام سجاد ببعد از ترس خلفای بنی امیه و بنی عباس منکر حکم نامه و منصی الهی خود شدند  و شیعه میگوید مجبورا تقیه میکردند
تقیه  و منکر شدن به کنار!! که امام آخر  آنها کاری کرد کارستان!! یعنی اینکه نه برای اجرای حکم الهی اقدامی کرد،  و نه حکم را نشان داد، که از این بیشتر  او حتی تقیه را هم کافی ندانست و صلاح را در این دید که از انظار مردم ( دوست و دشمن) برای همیشه مخفی شود ، البته پیروانش برای  توجیه ترس بی حد او گفتند که ایشان توسط نایبی با مردم تماس دارد! بعد نایب دوم بعد نایب سوم بعد نایب چهارم و سالها گذشت و امام پیرمرد شد و دیدند اگر بگویند نایب پنجم مردم باور نمیکنند پس گفتند این امام عمرش طولانی شد و رفت که رفت که رفت!! و در نزدیکی های قیامت دوباره میاید!
پس  اینها همه دلیل است که 12 امام شیعه بصورتی که شیعه میگوید وجود خارجی نداشتند و شیعه داستان مضحک  و غلو بزرگ خود را بروی 11 چهره حقیقی بنا نهاده و چهره دوازدهمی بطور کلی وهم و خیال است و تازه این 11 چهره حقیقی نیز شخصیتی مطابق با داستانسرایی های شیعه ندارند. 
برای مثال عرض کنم که حالا زندگی آیت الله شریعتمداری  جلوی چشم ماست خمینی او را دستگیر کرد و او در جلوی چشم همه گفت من گناه کردم و خلع لباس شد.
حالا اگر کسی  از پیروان شریعتمداری ادعا کند  آیت الله العظمی شریعتمداری علم غیب داشته! او قدرت کل بوده، او عصای موسی را داشته او میتوانسته دنیا را کن فیکون کند، آیا این ادعاها با عملکردی ضعیفی که  شریعتمداری از خود  نشان داده باورکردنی هست ؟ هرگز!! همین مثل  مثال امامان در مقابل خلفای عباسی است.
 پس از هر سو بنگری درمیابی که 12 امام (منصوب از طرف خدا) با آن علم و قدرت بی پایان  که شیعه میگوید  هیچوقت وجود خارجی نداشتند.

0 نظرات:

ارسال یک نظر