ایران در آستانه تجزیه...

دکتر مجید توکلی ـ شهر کرد
شنبه 13 نوامبر 2010 - 22 آبان 1389 - 03:11:43 به وقت تهران
دشمن دانا که غم جان بود            بهتر از آن دوست که نادان بود
11892.jpgسنی نیوز: با قدرت گرفتن اهرمهای افراطی صفویت در جامعه ایران، کشور در کنار بحرانهای خارجی، از حالت استرس و تشنجی رنج می‌برد که شاید از قرن دهم و روی کار آمدن صفویت خون آشام بدین سو جامعه ایران و بخصوص اهل سنت شاهد چنین وضع نابسامانی نبوده است.
احتکار پتانسیل قدرت در دست گروهکی تندرو و وحشت آفرین باعث شده بر شدت فشارها بر جامعه اهل سنت، و بالأخص بر استان س. و بلوچستان افزوده شود!
در این روزهای تلخ منطقه شاهد جدایی جنوب سودان از این کشور است. برازنده هر عاقلی است که اسباب و دلایل چنین فاجعه‌ای را در سودان وارسی کند!
آیا سیاستهای نادرست حکومت سودان، و چشم پوشی از مشکلات جنوب باعث نشده بود، مردم مستضعفی که صدایشان را کسی نمی‌شنید دست به دامان نیروهای خارجی شوند؟!
قدرتهای استعماری خارجی هرگز توان رسوخ در هیچ منطقه‌ای از جهان را ندارند، مگر اینکه برخی از فتنه‌افروزان و استبدادگران دانسته یا نادانسته راه را برای آمدن آنها هموار کنند.
همچنین سرنگونی حکومت استبداد و دیکتاتوری صدام حسین، و همکاری ملت عراق با نیروهای استعمارگر در برافکندن تاج فرعون کشورشان، می توانست درس عبرتی باشد برای استبدادگران و دیکتاتورهای نظام ولایت فقیه در میهن عزیزمان..
ولی متأسفانه این دشمنان داخلی تنها به مصالح آنی خویش چشم دوخته‌اند، و از بصیرت و آگاهی به کلی تهی هستند!
امروزه با کمال تأسف قشر تحصیلکرده کشور، و تمامی اقلیتهای مذهبی و دینی، و همه اقلیتهای ملی ـ قومی ـ کشور عزیزمان از دست استبدادگران نظام ولایت مطلق فقیه به نفس رسیده‌اند. و بسیاری از آنها حاضرند برای سرنگونی این مستبدادن زورگو حاکم بر کشور بهای سنگینی را تحمل کنند!
حکمت و درایت و بزرگمنشی اهل سنت ایران، در تاریخ این کشور همواره شایان تقدیر است. سنیها که بیش از یک‌سوم جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، و از نظر مساحت جغرافیایی بیش از دوسوم مساحت کشور را در دست دارند، در همه زمانهای استبدادی می‌توانسته‌اند به سادگی از پایتخت بریده، مناطق شیعه نشین کشور را که در مرکز قرار دارد، به شدت در تنگناه قرار دهند، ولی بزرگ‌منشی آنها همیشه باعث شده، دیدشان بسیار گسترده‌تر و بزرگتر از این باشد. اهل سنت ایران با دوراندیشی و سعه صدر بی‌مانندشان در جهان ثابت کرده‌اند، به میهنشان وفادار بوده، در راستای سازندگی آن از هیچ کوتاهی نمی‌کنند.
با وجود قتل و غارت و خونخواری نظام استبدادی ولایت فقیه اهل سنتی که می‌توانستند در زمان جنگ ایران و عراق به سادگی نظام صفویت را از صحنه روزگار حذف کنند، به امید اصلاح و ساختن آن از چنین فرصتی استفاده نکردند.
البته رهبریت حکیم و برازنده‌ی افرادی چون شهید احمد مفتی زاده، و شهید ناصر سبحانی، و شهید فاروق فرساد، و شهید ضیائی، و مولانا عبدالعزیز در ایجاد نوعی توازن فکری و بدست گرفتن مهار اهل سنت بسیار مؤثر بود..
ولی امروز...
پس از اینکه نظام خودکامه صفویت بسیاری از عقلهای بزرگ و دانشمندان اهل سنت را قلع و قم کرده، روز بروز بر فشارهای فیزیکی و روحی روانی خود ادامه می‌دهد:
ـ اهل سنت از ادای فریضه نماز جماعت در خانه‌های خود در پایتخت ممنوع می‌شوند!
ـ شیخ الاسلام عبدالحمید از فرودگاه تهران بازگردانده، و از سفر به خارج ممنوع می‌گردد، و وسایل شخصی ایشان به تاراج برده می‌شود.
ـ مولانا عبدالغنی بدری و مولانا عثمان و هیئت همراه شیخ الاسلام پس از مشارکت در کنفرانس جهانی امام ابوحنیفه در تاجیکستان بازداشت می‌شوند.
ـ حاج عبدالرحیم شه‌بخش و سایر همراهان مولانا در سفر ترکیه پس از بازگشت راهی سلولهای زندان می‌شوند.
ـ علمای برجسته‌ای چون عبدالرشید شه‌بخش امام جمعه زابل، و مولانا عبدالغنی ـ ابوعمارـ به دادگاه ویژه روحانیت احضار می‌شوند!
ـ سربازان امام زمان، یا خفاشان شب‌پرست، نیمه‌های شب برخی از علمای طراز اول اهل سنت چون مولانا حافظ محمد اسلام ملازهی ـ پیرمردی سالخورده ـ را طعمه طعنه‌های خنجرهای پست خود می‌گردانند!
ـ سایتهای بسیار متواضعانه اهل سنت فیلتر می‌شود.
ـ دامادهای مولانا عبدالحمید به جرم خویشاوندی با ایشان راهی زندان می‌گردند!
بیشتر علمای اهل سنت از هر گونه سفر به خارج از کشور  ممنوع می‌شوند.
و وقاحت به جایی می‌رسد که شخصی با تقوا و زاهد چون مولوی عبدالمالک کرد که برای ادای مناسک حج اهرام بسته راهی دیار مقدسه است، از روی پله‌های هواپیما بازگردانده می‌شود.
بدون شک این گونه فشارها برهانی است روشن از دیدگاههای قرون وسطایی و چنگیز صفتی سران نظام ولایت فقیه، که اثرهای بسیار منفی بر جامعه اهل سنت خواهد داشت. و باعث برافروخته شدن آتش فتنه و فساد خواهد شد.
نظام برای فشار آوردن بر شیخ الاسلام عبدالحمید می‌خواهد همه مردان فامیل ایشان را به گونه‌ای از ایشان دور کند ؛ دامادهایش را به زندان می‌اندازد، هر کس او را در سفری همراهی کند بازداشت می‌شود. ـ دقیقا همان کاری که ابوجهل‌ها با پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و فرعون با بنی اسرائیل می کرد ! ـ این کوته اندیشان اهل سنت را با مراجع شیعه کاملا اشتباه گرفته‌اند، اگر چنین سیاستهایی توانست مراجعی چون آیت الله منتظری یا صانعی و غیره را تضعیف کند، هرگز نمی‌تواند مرکزیت و مکانت علمای اهل سنت را خدشه دار سازد.
از روزی که فشارها بر شخص شیخ الاسلام شدت گرفته جایگاه و مکانت عالی ایشان در قلبهای جوانان دوصد چندان شده است، و مردم و به خصوص قشر جوان روز بروز جان نثارانه به ایشان نزدیک و نزدیکتر می‌شوند. و اگر حکمت و درایت و دور اندیشی این بزرگ مرد تاریخ معاصر ایران نمی‌بود سالها پیش بلوچستان از کالبد ایران جدا شده، امروز تمامی مناطق سنی نشین کشور به آن می‌پیوستند، و ایران به دو قسمت؛ ایران بزرگ که همان مناطق اهل سنت یعنی تمام کشور جز شهرهای بزرگ مرکز، و منطقه صفوی نشین در وسط تقسیم می‌شد. و این تقسیم جغرافیایی و سیاسی جدید صفویت را در قلب ایران سنی آنچنان در تنگناه قرار می‌داد که سحر و جادوی مرتازان هندی رحیم مشائی و امام زمان کذائی احمدی نژاد هم در مقابلش عاجز و ناتوان می‌ماندند.
شیخ الاسلام عبدالحمید با حکمت خویش تا کنون توانسته وحدت ملی ایران را حفظ کند.
ولی سؤال اینجاست که:
آیا اینگونه فشارها و دشمنی‌های بی‌رویه که در حقیقت از سوی استعمارگران غرب نیز تشویق می‌شود باعث نخواهد شد در جامعه اهل سنت رد فعلها وواکنشهایی شدیدتر از عبدالمالک ریگی بروز کند که حکمت افرادی چون شیخ الاسلام عبدالحمید نیز از کنترل آن عاجز بماند؟!
میهن عزیزمان اگر نتواند در کوتاه مدت دست تجاوز این استبدادگران نظام ولایت فقیه را قطع کند، بدون شک سرنوشت ایران زمین دهها برابر از سرنوشت عراق بدتر خواهد شد. اگر امروز بر روی لاشهای هزاران انسان مظلوم، عراق به دو کشور کرد و عرب تبدیل می‌گردد، به گمان غالب ایران ما روی اجساد صدها هزار انسان ستمدیده و پابرهنه به چندین کشور خرد و ریز بدل می‌گردد..
وضع بحرانی کشور اقتضا دارد، جوانان آگاه میهن عزیز آستین همت بالا زده، جان به کف وارد صحنه شوند، و اجازه ندهند میهن عزیزمان در آتش حقد و کینه ولایت فقیه صفوی خاکستر شود...
           نمانیم کین بوم ویران کنند            همی غارت از شهر ایران کنند
           نخوانند بر ما کسی آفرین             چو ویران بود بوم ایران زمین
         دریغ است ایران که ویران شود   کنام پلنگان و شیران شود

0 نظرات:

ارسال یک نظر