دوستان! شما میدانید که یهودیان بزرگترین دشمن اسلام هستند این را قرآن بما میگوید: (لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَكُوا) بطور مسلم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت؛ «المائدة/82» یهودیان بر دو گروه بودند یهودی موحد و یهودی مشرک! حالا حساب کنید شدت دشمنی یهودیی که در عین زمان مشرک هم باشد!!
و حالا تصور کنید درجه دشمنی این قوم را با کسانی از هم مذهبانشان که مسلمان شوند که تا چه اندازه میباشد؟
با غور در جملاتی که در بالا نوشتم شما میتوانید دلیل دشمنی یهود را با علمایی از اهل کتاب که مسلمان شدند را دریابید .علمایی مثل عبدالله بن سلام و كعب الاحبار و بقیه که با اسلام آوری کمر یهود عربستان را شکستند و نام نشان شان از عربستان گم شد، آری آنها مورد تنفر شدید یهودیان بودند و هستند.
اما حالا چرا باید هنوز دوستان شیعه ما کعب الاحبار را با لفظ یهودی بشناسند؟ و دائما مینویسند کعب الاحبار یهودی؟! مثلا ببینید:
شیعه میگوید:
یهودیانی كه سختترین دشمنان بودند برای رسیدن به هدفهای خود به نیرنگ و فریب متوسل شده و در ظاهر به آیین اسلام روی آوردند. و نیت و مقاصد خود را در ورای آئین خویش پنهان داشتند، تا از این طریق نیرنگ خود را بر ضد مسلمانان جامه عمل بپوشانند. زیركترین و حلیهگرترین آنان، كعب الاحبار، وهب بن منبّه و عبدالله بن سلام و... بودند كه به جعل و دستبرد در روایات نبوی پرداختند.
پاسخ اهل سنت:
چرا شیعه ها مسلمان شدن حضرت کعب را قبول نمیکنند؟ دلیل ساده است آنها از اسلام آوری کعب ناراحت و خشمگینند، انگیزه خشم یهودی ها همین است!
آری حتما همین است آخر آنها از اسلام آوری ابوبکر و عمر و عثمان نیز خشمگینند! و دلسوزی برای علی بهانه است! آنقدر که شیعه از عمر بد میگوید یک دهمش را هم از ابوجهل نمیگوید!
حضرت کعب الاحبار اصلا یمنی و از علمای یهود بود پدرش هم عالم بود, او افسوس میخورد که چرا زودتر به مدینه هجرت نکرده تا رسول الله را ببیند. کعب الاحبار دید پدرش بعضی از کتابها را مهروموم کرده و پدر او را قسم داده بود که به متن آن کتب نگاه نکند!
اسلام که ظهور کرد او وسوسه شد و آن کتاب ها را باز کرد و وصف نبی اسلام را در کتب خودشان دید. او در همان زمان رسول، وصف نبی را شنید و در سال 12 هجری مسلمان شد و حضرت عمر او را بخاطر علمش عزیز میداشت. و بلاخره عبد صالح حضرت ابو اسحاق کعب بن ماتع ( کعب الاحبار) در سال 34 هجری در حمص شام وفات یافت
مثال حقیقی!
حالا من که سجودی باشم و مذهب شیعه را رها کردم و سنی شدم ، آیا بیشتر توانستم این مذهب را رسوا کنم یا یک سنی عادی ؟
آیا شیعه با من بیشتر بد است یا با یک سنی عادی؟ حالا اگر شما در بین سنی ها دیدید که یکی(که ظاهرا صحبت از اسلام ناب محمدی میکند،) بیاید و سجودی و امثال سجودی برگشته از مذهب شیعه را ، شب روز فحش بدهد و آنها را رافضی و شیعه خطاب کند، نباید به او شک کنید؟
این همان قصه دشمنی شیعه با حضرت کعب الاحبار است، آخر گناه کعب چیست که از پدر و مادری یهودی زاده شده است؟
میگویند:علت دشمنی ما با کعب این است، که او اسراییلیات را وارد احادیث رسول کرد!
پاسخ اهل سنت:
این به این میماند که یک فاحشه به یک مومنه ایراد بگیرد که چرا یک تارمویش از زیر چادر زده بیرون!!
آی عالم شیعی آیا بحار الانوار و اصول کافی را ندیدی آیا پر از اسراییلیات نیست؟
اما آیا واقعا حضرت کعب الاحبار، اسراییلیات را وارد کتابهای حدیث کرد؟
جواب این است:
هرگز این حرف درست نیست احادیث ما ربطی به حضرت کعب ندارند این دروغی است از سلسله دروغ های علمای شیعه حضرت کعب اصلا پیامبر صلی الله علیه سلم را ندیده بود، تا که از ایشان مستقیم حدیث نقل کند! و ما اصلا دین خود را از کعب نگرفتیم تا شیعه یقه بدراند!!
شیعه میگوید: پس این چیست؟
سريج بن عبيد از كعب الاحبار نقل ميكند : كه او مباشره و آمیزش زن و مرد را در كشتي مكروه ميدانست ؛ به دليل اين كه كشتي بر كف دست خدا حركت ميكند (كتاب السنه نوشته عبدالله بن احمد بن حنبل)
پاسخ اهل سنت:
یک مکر عجیب علمای شیعه که باعث گمراهی میلونها شیعه شده این است که سعی دارد القاء کنند هرچه در کتب ما نوشته عقیده ماست او اصلا تو گویی نمیدانند حدیث ضعیف یعنی چه حدیث باطل یعنی چه؟
آیا ما گفتیم که هرچه در هر کتاب ما نوشته درست است؟
آیا این کتاب السنه که پسر امام حنبل نوشته در پیش ما چه اهمیتی دارد؟
ما مسند خود امام احمد را هم دربست قبول نداریم چه برسد به کتاب پسرش را!
امام احمد خودش هم هرگز نگفت هرچه در کتابم نوشتم صحیح است گفت از فلان کس شنیدم و گناه به گردن راوی.
حتی حنبلیان نیز کتاب امامشان را دربست قبول ندارند وفقط احادیث صحیح آنرا قبول دارند.
بعد این اصلا حدیث نیست تا ملزم به پیروی از آن باشیم یک مقوله از یک تابعی است تازه باید بررسی شود که آیا ایشان گفته یا به ایشان منسوب است ، و لی حتی اگر ثابت شود گفته کعب است خب باشد ما که نگفتیم او معصوم است و دیدید که حرفش را قبول هم نکردیم
آیا ما نزدیکی و زن و شوهر را در اتاق در بسته در کشتی حرام میدانم یا مکروه میدانیم؟ کی گفته کجا نوشته؟
آیا ما میگوییم کشتی بر روی دست خداوند حرکت میکند؟؟؟؟ کی گفته کجا نوشته؟
ما اینقدر از دست علمای شیعه عصبانی نیستیم که از مردم شیعه گله داریم آخر چرا شما اجازه میدهید آنها بشعور شما بخندند؟
و حالا تصور کنید درجه دشمنی این قوم را با کسانی از هم مذهبانشان که مسلمان شوند که تا چه اندازه میباشد؟
با غور در جملاتی که در بالا نوشتم شما میتوانید دلیل دشمنی یهود را با علمایی از اهل کتاب که مسلمان شدند را دریابید .علمایی مثل عبدالله بن سلام و كعب الاحبار و بقیه که با اسلام آوری کمر یهود عربستان را شکستند و نام نشان شان از عربستان گم شد، آری آنها مورد تنفر شدید یهودیان بودند و هستند.
اما حالا چرا باید هنوز دوستان شیعه ما کعب الاحبار را با لفظ یهودی بشناسند؟ و دائما مینویسند کعب الاحبار یهودی؟! مثلا ببینید:
شیعه میگوید:
یهودیانی كه سختترین دشمنان بودند برای رسیدن به هدفهای خود به نیرنگ و فریب متوسل شده و در ظاهر به آیین اسلام روی آوردند. و نیت و مقاصد خود را در ورای آئین خویش پنهان داشتند، تا از این طریق نیرنگ خود را بر ضد مسلمانان جامه عمل بپوشانند. زیركترین و حلیهگرترین آنان، كعب الاحبار، وهب بن منبّه و عبدالله بن سلام و... بودند كه به جعل و دستبرد در روایات نبوی پرداختند.
پاسخ اهل سنت:
چرا شیعه ها مسلمان شدن حضرت کعب را قبول نمیکنند؟ دلیل ساده است آنها از اسلام آوری کعب ناراحت و خشمگینند، انگیزه خشم یهودی ها همین است!
آری حتما همین است آخر آنها از اسلام آوری ابوبکر و عمر و عثمان نیز خشمگینند! و دلسوزی برای علی بهانه است! آنقدر که شیعه از عمر بد میگوید یک دهمش را هم از ابوجهل نمیگوید!
حضرت کعب الاحبار اصلا یمنی و از علمای یهود بود پدرش هم عالم بود, او افسوس میخورد که چرا زودتر به مدینه هجرت نکرده تا رسول الله را ببیند. کعب الاحبار دید پدرش بعضی از کتابها را مهروموم کرده و پدر او را قسم داده بود که به متن آن کتب نگاه نکند!
اسلام که ظهور کرد او وسوسه شد و آن کتاب ها را باز کرد و وصف نبی اسلام را در کتب خودشان دید. او در همان زمان رسول، وصف نبی را شنید و در سال 12 هجری مسلمان شد و حضرت عمر او را بخاطر علمش عزیز میداشت. و بلاخره عبد صالح حضرت ابو اسحاق کعب بن ماتع ( کعب الاحبار) در سال 34 هجری در حمص شام وفات یافت
مثال حقیقی!
حالا من که سجودی باشم و مذهب شیعه را رها کردم و سنی شدم ، آیا بیشتر توانستم این مذهب را رسوا کنم یا یک سنی عادی ؟
آیا شیعه با من بیشتر بد است یا با یک سنی عادی؟ حالا اگر شما در بین سنی ها دیدید که یکی(که ظاهرا صحبت از اسلام ناب محمدی میکند،) بیاید و سجودی و امثال سجودی برگشته از مذهب شیعه را ، شب روز فحش بدهد و آنها را رافضی و شیعه خطاب کند، نباید به او شک کنید؟
این همان قصه دشمنی شیعه با حضرت کعب الاحبار است، آخر گناه کعب چیست که از پدر و مادری یهودی زاده شده است؟
میگویند:علت دشمنی ما با کعب این است، که او اسراییلیات را وارد احادیث رسول کرد!
پاسخ اهل سنت:
این به این میماند که یک فاحشه به یک مومنه ایراد بگیرد که چرا یک تارمویش از زیر چادر زده بیرون!!
آی عالم شیعی آیا بحار الانوار و اصول کافی را ندیدی آیا پر از اسراییلیات نیست؟
اما آیا واقعا حضرت کعب الاحبار، اسراییلیات را وارد کتابهای حدیث کرد؟
جواب این است:
هرگز این حرف درست نیست احادیث ما ربطی به حضرت کعب ندارند این دروغی است از سلسله دروغ های علمای شیعه حضرت کعب اصلا پیامبر صلی الله علیه سلم را ندیده بود، تا که از ایشان مستقیم حدیث نقل کند! و ما اصلا دین خود را از کعب نگرفتیم تا شیعه یقه بدراند!!
شیعه میگوید: پس این چیست؟
سريج بن عبيد از كعب الاحبار نقل ميكند : كه او مباشره و آمیزش زن و مرد را در كشتي مكروه ميدانست ؛ به دليل اين كه كشتي بر كف دست خدا حركت ميكند (كتاب السنه نوشته عبدالله بن احمد بن حنبل)
پاسخ اهل سنت:
یک مکر عجیب علمای شیعه که باعث گمراهی میلونها شیعه شده این است که سعی دارد القاء کنند هرچه در کتب ما نوشته عقیده ماست او اصلا تو گویی نمیدانند حدیث ضعیف یعنی چه حدیث باطل یعنی چه؟
آیا ما گفتیم که هرچه در هر کتاب ما نوشته درست است؟
آیا این کتاب السنه که پسر امام حنبل نوشته در پیش ما چه اهمیتی دارد؟
ما مسند خود امام احمد را هم دربست قبول نداریم چه برسد به کتاب پسرش را!
امام احمد خودش هم هرگز نگفت هرچه در کتابم نوشتم صحیح است گفت از فلان کس شنیدم و گناه به گردن راوی.
حتی حنبلیان نیز کتاب امامشان را دربست قبول ندارند وفقط احادیث صحیح آنرا قبول دارند.
بعد این اصلا حدیث نیست تا ملزم به پیروی از آن باشیم یک مقوله از یک تابعی است تازه باید بررسی شود که آیا ایشان گفته یا به ایشان منسوب است ، و لی حتی اگر ثابت شود گفته کعب است خب باشد ما که نگفتیم او معصوم است و دیدید که حرفش را قبول هم نکردیم
آیا ما نزدیکی و زن و شوهر را در اتاق در بسته در کشتی حرام میدانم یا مکروه میدانیم؟ کی گفته کجا نوشته؟
آیا ما میگوییم کشتی بر روی دست خداوند حرکت میکند؟؟؟؟ کی گفته کجا نوشته؟
ما اینقدر از دست علمای شیعه عصبانی نیستیم که از مردم شیعه گله داریم آخر چرا شما اجازه میدهید آنها بشعور شما بخندند؟